در عصری که جامعه ما با شروع کردن تلاشی عظیم و خیزشی گسترده بدنبال عصرطلایی گذشته و آینده می باشد ما بر آن شده ایم که با ایجاد پایگاهی در جهت افزایش سطح اطلاعات مدیریتی هموطنان، سهمی هر چند ناچیز در این راستا داشته باشیم.
حال که شرایط در کشور عزیزمان افغانستان فراهم است و جوانان و مدیران ما شرایط لازم تحول در ایجاد محیط های کسب و کار امروزین را دارند، باید دلخوش باشیم که آینده با سرعت و شتابی دور از انتظار بهتر از گذشته به مدد خواهد آمد.
وبلاگ مذکوردربرگیرنده موضوعات مدیریت، تجارت، رهبری، اقتصاد می باشد. امید که اندکی بتواند برایتان مفید واقع شود. هر نوع انتقادات و پیشنهادات سازنده شما، جهت بهتر شدن محتویات قابل قدراست .
مرتضی رضایی
منابع نیاسین در بافت های حیوانی و گیاهی یافت می شود . بیشترین منابع نیاسین در رژیم غذایی مردم انگلیس گوشت و محصولات گوشتی ، سیب زمینی ، نان و محصولات ساخته شده از غلات تقویت شده برای غذای صبحانه است. در انگلستان تمام آردها به جز آرد گندم کامل با ویتامین ها تقویت شده اند و یک سوم نیاسین توصیه شده برای مصرف روزانه اشخاص از نان ودیگر محصولات تهیه شده از آرد به دست می اید .
منابع نیاسین
منابع نیاسین گوشت ، سیب زمینی ، نان و … است . ویتامین گروه ب که به نام نیاسین می خوانند در دو شکل موجود است : پیریدین کربوکسیل اسید ، نیکوتینیک اسید ، آمید و نیکوتین آمید . بر عکس بیشتر اعضای گروه ویتامینهای ب این دو ماده شیمیایی دارای ساختمانی شیمیایی ساده ای هستند . اسید وآمید هر دو ویتامین های موثر می باشند .اسید نیکوتینیک را مدت ها قبل از اینکه اهمیت ان به عنوان یک ویتامین شناسایی شود از نیکوتین تهیه نموده اند . اما در غذا از نیکوتین گرفته نمی شود و در کشیدن سیگار نیز تولید نمی گردد . فکر می شد که نام نیکوتینیک اسید احتمال داشت در فکر مردم به طور نامطلوبی از ربط آن به نیکوتین اثر بگذارد و به همین علت نیز نام نیاسین انتخاب گردید .قبلا چنین نامی به نیکوتینیک اسید و نیکوتین آمید اطلاق می گردید هر چند که دومین را گاهی نیاسین آمید می خوانند . نیاسین را نیز در سطحی انبوه برای تقویت آرد به کار می برند .
منابع نیاسین چیست ؟
منابع نیاسین در بافت های حیوانی و گیاهی یافت می شود . بیشترین منابع نیاسین در رژیم غذایی مردم انگلیس گوشت و محصولات گوشتی ، سیب زمینی ، نان و محصولات ساخته شده از غلات تقویت شده برای غذای صبحانه است. در انگلستان تمام آردها به جز آرد گندم کامل با ویتامین ها تقویت شده اند و یک سوم نیاسین توصیه شده برای مصرف روزانه اشخاص از نان ودیگر محصولات تهیه شده از آرد به دست می اید . بعضی از محصولات ساخته شده از غلات از نظر نیاسین غنی هستند منتها متاسفانه به همی سلولز پیچیده ای وصل و ترکیب شده که نیاسین در اختیار بدن قرار نمی گیرد . به همین علت تولیدات ساخته شده از غلات تقویت نشده را باید منابعی بسیار ضعیف از نیاسین به حساب اورد . اسید آمینه تریپتوفان که در غلات موجود است می تواند در بدن به نیاسین تبدیل گردد اما مقداری که می توان بدین وسیله از غلات به دست آورد ناچیز می باشد .
از منابع نیاسین شیر و تخم مرغ است که دارای نیاسین کمی هستند .اما پروتئین آنها به خصوص از لحاظ تریپتوفان بسیار غنی است و به عنوان منبع خوبی از ویتامین به حساب می آیند . به گزارش اسان طب برای وجود تریپتوفان در رژیم غذایی مقدار ماده نیاسین در غذاها را به صورت آسان شده مساوی نیاسین اظهار می دارند و برای این امر 60 میلی گرم تریپتوفان را مساوی با یک میلی گرم نیاسین به حساب آورده اند .
نیاسین ترکیب خود را در مقابل حرارت به اسانی از دست نمی دهد و فقط به سختی در آب حل می گردد و بنابراین تلفات آن در پخت و پز بسیار ناچیز است .
ویتامین ب 12 (b 12) یا کوبالامین ماده ای به شکل بلور و به رنگ قرمز تند می باشد و پیچیده ترین ساختمان شیمیایی ویتامین ها را داراست . وجود اتم کبالت در مولکول این ویتامین از نکات قابل توجه آن است . ویتامین ب 12 یا کوبالامین به مقدار کم در بافت های حیوانی یافت می شود اما در بافت های گیاهی وجود ندارد .
ویتامین ب 12
ویتامین ب 12 (b 12) یا کوبالامین ماده ای به شکل بلور و به رنگ قرمز تند می باشد و پیچیده ترین ساختمان شیمیایی ویتامین ها را داراست . وجود اتم کبالت در مولکول این ویتامین از نکات قابل توجه آن است .
ویتامین ب 12 یا کوبالامین به مقدار کم در بافت های حیوانی یافت می شود اما در بافت های گیاهی وجود ندارد . ویتامین ب 12 به مقدار بسیار کم برای بدن لازم است و گیاهخواران آن را از تخم مرغ وشیر به دست می اورند و گان های (گیاهخواران) که از هیچگونه غذایی با منشا حیوانی مانند شیر و تخم مرغ استفاده نمی کنند از کمبود کوبالامین رنج خواهند برد . خوشبختانهویتامین ب 12 را می توان از نوعی کپک که برای ساخت آنتی بیوتیک استرپتومایسین به کار می برد به دست آورد و گیاهخواران می تونند از منابع تامین کننده ی آن بهره بگیرند .ویتامین ب 12در تولید اسید نئوکلئیک و عمل پیچیده ی تقسیم سلول های بدن نقش اساسی دارد و همراه با اسید فولیک و آهن در ساخت سلول های قرمز خون اهمیت دارد .ویتامین ب 12 همچنین در تشکیل میلین که لوله روکشی برای رشته های اعصاب است نقش دارد .
منابع تامین ویتامین ب 12
به گزارش بخش سلامت سایت اسان طب مقدار ویتامین ب 12 مورد نیاز برای حفظ سلامتی به شیوه ای مطلوب و با دقت و اطمینان روشن شناخته شده نیست و هیچگونه توصیه ای برای مصرف روزانه آن در انگلستان وجود ندارد ، فقط مقدار بسیار کمی مورد احتیاج است و به مقدار بسیار کم یعنی فقط 1میکروگرم در روز را سازمان بهداشت جهانی برای بالغین کافی می داند . چنین مقدار کمی قریب به یقین در تمام رژیم های غذایی یافت می شود ، به غیر از رژیم های کاملا گیاهخواری . مثلا شیر که منبعی غنی از ویتامین ب 12 نیست در هر پینت 2 میکرو گرم دارد . بدن انسان معمولا از ذخیره کافی ویتامین ب 12برخوردار است و تخمین زده اند که اگر انسان حتی تا پنج سال کوبالامین مصرف نکند می تواند آن را از ذخایر بدن خود تامین نماید .
بیشترین منابع تامین ویتامین ب 12 در رژیم غذایی مردم انگلیس گوشت ، آلایش معدی حیوانات و شیر است . کوبالامین در حرارت نسبتا ثابت است وفقط کمی در آب قابل حل است . بنابراین تلفات آن در پخت و پز ناچیز می باشد .
بعضی از اشخاص که قادر به جذبویتامین ب 12 موجود در رژیم غذایی خود نیستند به نوعی بیماری سخت به نام پرنی سیوس انمیا یا کم خونی مهلک دچار می گردند ، که در ان کم خونی شدید با از بین رفتن رشته های اعصاب ستون فقطرات همراه است . روزگاری این بیماری کشنده بود اما امروزه با تزریق هیدروکسی کوبالامین با موفقیت قابل مداواست و چنین تزریقی هر سه ماه یکبار باید انجام گیرد . پرنی سیوس انمیا به علت فقدان عاملی درونی در معده است که برای جذب کوبالامین ضروری است . این بیماری ، بیماری کمبود نیست زیرا ، اگر عامل درونی نیز وجود نداشته باشد ، حتی اگر رژیم غذایی به اندازه کافی کوبالامین باشد پرنی سیوس انمیا رخ می دهد .
در غذای کنسرو شده طی حرارت دادن بعضی از مواد مغذی از بین می رود ، به خصوص تیامین در طی پروسه گوشت از بین می رود که از پخت معمولی بیشتر است . در غذای کنسرو شده تخریب اسید اسکوربیک در طی پروسه و بیشتر در هفته های اول نگهداری در انبار اتفاق می افتد که در نتیجه اکسیداسیون مقداری از اکسیژن باقی مانده در فضای خالی قوطی کنسرو است .
غذای کنسرو شده
در غذای کنسرو شده طی حرارت دادن بعضی از مواد مغذی از بین می رود ، به خصوص تیامین در طی پروسه گوشت از بین می رود که از پخت معمولی بیشتر است . در غذای کنسرو شده تخریب اسید اسکوربیک در طی پروسه و بیشتر در هفته های اول نگهداری در انبار اتفاق می افتد که در نتیجه اکسیداسیون مقداری از اکسیژن باقی مانده در فضای خالی قوطی کنسرو است . تخریب تیامین در طی انبار داری ممکن است رخ دهد ولی در شرایط نرمال این تخریب نبایستی بیش از 10 تا 15 درصد در 2 سال نگهداری باشد . به جز اینها غذای کنسروی دارای کیفیت خوبی است و مثل غذای تازه است . میوه ها و سبزی های کنسروی بلافاصله بعد از چیدن کنسرو می شوند که اسید اسکوربیک کمتری از دست می رود و به مینیمم می رسد و در سبزی های تازه که در خانه به طریق نیمه تازه و پخته نشده است کمتر است .
اگر غذای کنسرو شده برای مدت زمان طولانی بماند فاسد نمی شود . در سال 1958 تعدادی از کنسروها که مانده بودند آزمایش شدند مثل دسر پودینگ که در سال 1900 باز شده بود و شرایط عالی داشت . در دو کنسرو باز شده گوشت داخل آن عاری از باکتری بود ولی چربی ها کمی هیدرولیز شده و به گلیسرول و اسیدهای چرب تبدیل گشته بودند .
وقتی غذای کنسرو شده فاسد می شود ، فساد در همه جای آن اثر می گذارند . فساد ممکن است به دلیل حرارت ناقص باشد که برای کشتن همه باکتری ها ناکافی است همچنین ممکن است اسپورهای باقی مانده جوانه بزنند و تولید اسید کنند ، ولی هیچ گازی تولید نمی شود مگر اینکه غذای کنسرو شده باز شود و بوی غیر سالم حس شود . بیشتر میکروب ها از باسیلوس استناروترموفیلوس هستند که اسپورهای انها در حرارت 120 درجه به مدت 20 دقیقه را تحمل می کنند غذاهایی مثل ارد و شکر زودتر اسپورزایی می کنند .
به گزارش اسان طب ، نوع دیگر فساد در غذای کنسرو شدهو خلل فرج دار به وجود می اید که به وسیله ی کلستریدیوم ترموسا کارو لیتکم انجام می گیرد به طوری که گاز هیدروژن تولید می کند و هنگامی که در غذاهای کنسروی رشد می کنند گاهی کنسروها بوی تخم مرغ گندیده می دهند و رنگ تیره دارند که ناشی از فساد سولفید است و به وسیله ی کلستریدیم نیگر یفیکنز می باشد که گاز سولفید هیدروژن تولید می کند که مسئول این بوی بد است و این گاز تغییری در ظاهر کنسرو ایجاد نمی کند.
آیا کارآمدی برنامههای دولت رفاه برای همگان روشن شده است یا طرفداران این برنامهها این چنین وانمود میکنند که دولت رفاه یگانه راه کاهش اثرات خارجی منفی اقتصاد مبتنی بر بازار و سرمایهداری است؟ برنامههای دولت رفاه به ویژه بیمه تامین اجتماعی (social security) طرفداران زیادی دارد به طوری که میلتون فریدمن از تشبیه جالبی استفاده میکند: «تامین اجتماعی همانند گاو مقدسی است که کمتر سیاستمداری درباره اجراییکردن آن تردید میکند.»
در این مقاله ضمن شرح مختصر نظر طرفداران و مخالفان دولترفاه، تلاش میکنیم این مساله را روشن کنیم که آیا برنامههای دولترفاه کارآمد هستند یا خیر؟
اگر در درک شرایط فعلی اقتصادی جهان مشکل دارید ممکن است داستان زیر به شما کمک کند:
روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستاییها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۱۰ دلار به آنها پول خواهد داد. روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتنشان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۱۰ دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد اینبار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۲۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستاییها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهایشان رفتند...
افغانستان به عنوان عضو ناظر در نشست اخیر سازمان همکاری های شانگهای و تاکید دو عضو کلیدی این سازمان یعنی چین و روسیه بر افزایش تلاش این دو کشور در باز سازی افغانستان و اقتصاد آن، یکی از چند نشانه افزایش اهمیت افغانستان در غرب آسیا و نیاز چین و روسیه و نیز جهان صنعتی، به مخازن زیر زمینی افغانستان است...
اگر یونان پول طلب کارانش را پس ندهد، سرمایه گذاران نسبت به تکرار این رویه در کشورهای دیگر اروپا نگرانمیشوند.مخصوصا در کشورهایی مانند ایتالیا که بدهیهای سنگین دارد یا اسپانیا که اقتصادش ضعیف شده است.
در این صورت سرمایهگذاران دیگر تمایلی به خرید اوراق قرضه کشورهای ضعیف و بحرانزده نخواهند داشت و این کشورها دیگر نمیتوانند با فروش اوراق قرضه، پول به دست آورند. در شرایط رکود اقتصادی، بدون این پول امکان پرداخت بدهی وجود ندارد و به این ترتیب یک دور باطل با نتایجی فاجعه بار آغاز میشود...
بانک جهانی پیش بینی کرده است که افغانستان از اکنون تا سال 2025میلادی سالانه 7/4 درصد رشد اقتصادی خواهد داشت.بانک جهانی نوشته است، در صورتی که بخشهای زراعت و معادن به پیشرفت های خوبی نایل شوند ممکن است که رشد افغانستان به 7/6 در صد برسد.رشد اقتصادی و ایجاد فرصت های اشتغال و انکشاف و تامین امنیت در دراز مدت در مرکز توجه دهه تحول قرار دارد.
به گفته بانک جهانی حتی اگر رشد اقتصادی 6 درصد در سال باشد بیست و دو سال را در بر خواهد گرفت تا عواید ناخالص داخلی سرانه افغانستان دو برابر شود.عواید ناخالص داخلی سرانه در سال گذشته در افغانستان 528 دالر بوده است.
تعریف: کوپراتیف عبارت ازانجمن اجتماعی تعدادی است که بر بنیاد تقویه اقتصادی بنا شده باشد. این انجمن روی علایق مشترک، اهداف مشترک مساعی مشترک سهمگیری مشترک وضرورت مشترک استوار باشد.هدف غائیه مشترکین کوپراتیف رسیدن به یک وضع اقتصادی بهتر که متکی براساسات اداره دموکراسی وسهم گیری مساویانه درتأمین سرمایه مورد نیاز ومتقبل شدن نفع وضرر مشترک باشد
ویا "کوپراتیف انجمنی است که افرادآن به روی علائق واهداف معین متکی بر اساسات اداره مشترک به منظورنایل شدن به یک وضع بهتراقتصادی واجتماعی تشکیل میشود"کوپراتیفها واتحادیه های آن سازمانهای اجتماعی واقتصادی دهقانان، کسبه کاران وسایرزحمتکشان میباشد که داوطلبانه جهت تحقق اهداف خویش متحدشده اند"...
دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود...مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پولمینداختن.
یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس بهگدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده.رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازهاینجا مرکز مذهب کاتولیک همهست.پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص کهدرستنشستی بغل دست یه گدایدیگه کهصلیب داره جلوش.در واقع از روی لجبازی هم که باشه مردم به اونیکی پول میدن نه به تو.
گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین" (فامیل معروف یهودیه ) بازاریابی یاد بده؟
فرآیند توسعه، تلاش آگاهانه انسان ها برای کاهش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و تغییر وضعیت کلی جامعه به سمت بهبود و پیشرفت است.
ارتقای چشمگیر شرایط زندگی مردم در جوامع توسعه یافته، سایر کشورها را به پیروی از آنان برای رسیدن به همان شرایط مطلوب راغب کرد. آنچه که به وضوح مشاهده می شد، رشد اقتصادی، افزایش درآمدها و رفاه بود و آنچه به چشم نمی آمد، ارزش ها، هنجارها و بسترهای اجتماعی بود که زمینه ساز و حامی این تحول بودند.
به این گونه تدریجا برنامه ریزی برای توسعه، تبدیل به تلاش برای افزایش نرخ رشد اقتصادی و درآمد شد. آمارتیا سن در کتاب «توسعه به مثابه آزادی» بر ارزش هایی تاکید می کند که گویا در رویکردهای رایج توسعه ای، مغفول مانده اند. به این ترتیب وی ریشه های اساسی حرکت به سمت یک زندگی ارزشمند را یادآوری می کند...
دوستان عزیز مدتی است که وبلاگ و صفحات آن به صورت به هم ریخته باز می شود که باعث مشکلاتی برای خوانندگان گرامی شده است.بنده ازشما عزیزان بابت این مشکل معذرت خواهی می کنم.امیدوارم که این مشکل به زودی برطرف شود.
این همه نوشته از اقتصاد ، مدیریت ، سیاست در جهان و افغانستان خواندم،دیگران نوشتند و ... اما واقعا چرا باز هم افغانستان دهمین کشور ناکام جهان، دومین کشور فاسد، خطرناک ترین کشور برای جان آدمها و دارای بیشترین پناهنده در جهان است؟
چرا در این ده سال، همکاری جامعه جهانی و صرف میلیاردها دالر در شیوه حکومت داری، انکشاف مناطق دور افتاده،به خصوص سرزمین های امن و مناطق آرام سنگی روی سنگ گذاشته نشده است؟
چرا مافیای مواد مخدر، عملیات انتحاری، رشوه و فساد اداری، تبعیض قومی و سمتی و لسانی گسترش یافته است،...آیا باید راه غلطی را که یک قرن است تجربه ناکام داشته وقدمی کشور را به پیش نبرده است، همچنان ادامه داد؟ چرا حکومت افغانستان با این که علت و عوامل این همه بدنامی و ناکامی را می داند، برای رفع آن اقدام نمی کند بلکه بر ادامه فساد، رشوه، تبعیض، آواره سازی بیشتر مردم، نا امنی، مافیا، و... اصرار می ورزد؟! نظر شما چیست؟ چه باید کرد؟!
گاه و بيگاه از من ميپرسند: «به جز كشور خودت به كدام كشور ديگر علاقه داري؟» هميشه يك جواب داشتهام: تايوان و مردم ميپرسند «تايوان؟ چرا تايوان؟» جواب خيلي ساده است. چون تايوان صخرهاي لم يزرع در دريايي پر از امواج توفاني و بدون منابع طبيعي براي زندگي كردن است. حتي براي ساخت و ساز بايد از چين ، شن و ريگ وارد كند و با وجود همه اينها چهارمين ذخاير كلان مالي دنيا را در اختيار دارد. زيرا به جاي كندن زمين و استخراج هر آنچه كه بالا ميآيد، تايوان ذهن و افكار 23 ميليون تايواني را ميكاود، استعدادشان را، انرژيشان را و هوش و ذكاوت شان را. چه زن و چه مرد. هميشه به دوستانم در تايوان ميگويم: شما خوشبختترين مردم دنيا هستيد، چطور اينقدر خوشبخت شدهايد؟ نه نفت داريد، نه سنگآهن، نه جنگل، نه الماس، نه طلا...
ابتدا صرفا به عنوان بهترين فيلم اسکار اخير به تماشايش نشستم؛ اما در قسمتي از فيلم نکتهاي توجهم را جلب کرد که برآنشدم مجددا و با نگاه ديگري به تماشاي فيلم بنشينم.
بازيگر شهير سينماي صامت جورج والنتين، که ژان دوژق به ايفاي نقش او ميپردازد، به دختر جوان جوياي نام گفت: «اگر ميخواهي بازيگر شوي، سعي کن با ديگران فرق داشته باشي» اين نکته يادآور اولين درس اقتصاد خرد، مطلوبيت بود. جورج والنتين اين نکته را گوشزد ميکند که اگر همه کالاها همگن باشند مطلوبيت يکساني را براي مصرفکننده در بر خواهند داشت در نتيجه براي مصرفکننده تفاوتي نميکند که کدام کالاي همگن را برگزيند؛ اما اگر يکي از کالاها با سايرين تفاوتي داشته باشد و خدمات يا هنر متفاوتي را اعطا کند، به نوعي احساس رضايت متفاوتي را ايجاد کرده و مصرفکننده را مجاب به انتخاب آن کالا ميکند...
سال 2011 سال بدی برای مرگ گلیگوروف، نخستین رییسجمهور مقدونیه مستقل بود، چرا که در ردهبندی سال 2011 برای شاخص فلاکت مقدونیه در بالاترین جایگاه قرار گرفته است.
شاخص فلاکت که ترکیبی از دو شاخص نیرومند تیرهروزی اقتصادی، یعنی تورم و بیکاری است، نشان میدهد چه کشورهایی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. سال 2011 برای منطقه یورو هم خوب نبود، چون بالا رفتن میزان بیکاری در این کشورها آنها را جزو ردههای بالای شاخص فلاکت قرار داد. ونزوئلا که مدیریت مناسبی بر اقتصاد نفتی خود نداشته است، اکنون جایگاه دوم را بین 92 کشور مورد آزمایش ما کسب کرده است و این اصلا آمار خوبی نیست. با این حال، کشور کوچک قطر، با میزان اندک تورم و بیکاری و با تکیه به ثروت طبیعی نفت خویش توانسته است به روایت آمار و اعداد از تیرهروزی اقتصادی دور بماند. او در میان 92 کشور این پژوهش، از همه وضعیت بهتری داشت و رتبه بعدی بهترین کشور نیز در اختیار سوئیس بود.
تحقیقات زیادی نشان دادهاند، سیاست درهای باز، محیط کاری آزاد و شفافی را به وجود میآوکه کارمندان در آن میتوانند به طور مستقیم با مدیران بالادستی خود رابطه برقرار کنند. بسیاری از شرکتها، به خصوص کسبوکارهای کوچک، این سیاست را به کار میبرند تا محیطی بر اساس همکاری صمیمانه، کارآیی بالا و احترام متقابل ایجاد کنند و کارمندان در آن احساس قدرت کنند و به طور مستقیم در رشد و مدیریت شرکت سهیم باشند.
اما در حالی که این مطالعات نشان میدهند این گونه سیاستها میتوانند به افزایش کارآیی، بهرهوری، رشد و استانداردهای اخلاقی شرکتی کمک کنند، برقراری روابط بیش از حد شفاف با کارمندان میتواند بر بدنه کسبوکار شما تاثیری منفی نیز داشته باشد...
با نگاهي به تاريخچه بانكداري متوجه ميشويم بسياري از دولتها به دلايل متعدد مانند توجه به مسائل اجتماعي و اولويتبندي بخشهاي اقتصادي يا شكست بازار (market failure)، بخش بانكداري كشور را ملي کردهاند و خود كنترل و مالكيت آن را به عهده گرفتهاند. در اين مقاله به تجربه برخي كشورها در مليكردن بانكها و پيامدهاي آن ميپردازيم.
مليكردن بانكها با اهداف اجتماعي
طرفداران مداخله دولت و مالكيت آن بر بخشهاي مختلف اقتصاد اغلب به دلايلي مانند فرّار و غيرقطعيبودن سازوكار قيمت در بازار آزاد، دستيابي به كارآيي در بخش خصوصي به هزينه مصرفكنندگان، منافع انحصار طبيعي براي مصرفكنندگان و اهداف اقتصادي اجتماعي (نظير اشتغالزايي) دولت استناد ميكنند...
با توجه به نمودار بالا ميتوان عملكرد كشورهاي موسوم به بريك (برزيل، روسيه، هند
و چين) را با عملكرد ديگر اقتصادهاي بزرگ دنيا كه آنها را «توسعهيافته» محسوب ميكنند،
مقايسه كرد.
به طور خاص، اين مقايسه از سال 2007،
يعني پيش از ضربه بزرگ بحران تا همين امروز انجام شده است. بر اين اساس، عملكرد
اين كشورها، يعني آمريكا، انگليس، فرانسه، ژاپن و آلمان نسبت به كشورهاي بريك
چندان تعريفي ندارد. كشورهاي بريك توانستهاند در دل بحران نيز وضعيت نسبتا خوب
خود را حفظ كنند و به جز آلمان، ديگر كشورهاي موسوم به اقتصادهاي توسعهيافته، در
برابر اين اقتصادهاي نوظهور، از عملكرد بدتري برخوردار بودهاند؛ به گونهاي كه
درصد تغييرات سرانه GDP آنها منفي بوده است.
جدیدترین سرمقاله اکونومیست به دومین اقتصاد بزرگ جهان اختصاص یافت
اقتصاد چین چقدر قوی است؟
وزن چین در مناسبات اقتصادی جهان به اندازهای
رسیده که توانسته است توجه جهانیان را تحت کنترل خود درآورد. وقتی در سال منتهی به
آوریل گذشته آمار تولیدات صنعتی، ساخت و ساز مسکن و تولید برق چین کاهشی شدید را
نشان داد، خبر آن بر بورسهای جهان و قیمت کالاها تاثیر گذارد. وقتی بانک مرکزی
چین خبر از تسهیل سیاستهای پولی میدهد، مانند اقدامی که در ماه جاری میلادی
انجام داد، به اندازه تصمیمات فدرال رزرو آمریکا در اقتصاد جهان جنب و جوش ایجاد
میکند.
زمانی که نخست وزیر چین، ون
جیابائو، بر لزوم ایجاد رشد اقتصادی تاکید میکند، همان طور کهدر
تعطیلات آخر هفته گذشته اظهار کرده بود، سخنان وی تاثیر بیشتری بر بازارها میگذارد
تا زمانی که رهبران اروپایی اظهاراتی مشابه را در رابطه با رشد اقتصادی بیان میكنند.
تا کنون هیچ انقلاب صنعتیای به این اندازه مورد توجه نبوده است.اما توسعه سریع میتواند
نتیجهای پرآشوب به بار بیاورد و مسائل زیادی هم در مورد اقتصاد چین وجود دارند که
خوب پیش نمیروند. اما نکته شگفتانگیز این است که این نقایص تاثیر چندانی بر جای
نمیگذارند و اوضاع آنقدر که باید، منصفانه نیست. اما نگرانی ناظران از اینکه ممکن
است در صورت بروز ضربهای مانند فروپاشی یورو، رشد اقتصادی چین از میان برود،
توجیه ندارد. در حال حاضر چنین به نظر میرسد که اقتصاد چین انعطافپذیرتر از آن
چیزی است که منتقدان آن میپندارند. اما مشکلات این اقتصاد که البته قابل ملاحظه
نیز هستند، با گذشت زمان رخ مینمایند.
هر زمان که صحبت از توسعه اقتصادی در افغانستان می
شود فکرمان بدنبال مباحث اقتصادی از جمله معادن، شرایط زراعت و مالداری و... می
رود یا بهتر بگوییم چگونه منابع مشهود را به بهترین وجه به مصرف برساینم. اما به
راستی این بهترین راه حل می باشد؟
امروزه بسیاری از کشورهای پیشرفته با بکارگیری
سرمایه فکری در سازمان ها گامی بلند در رشد اقتصادی خویش برداشتند.سرمایهی فکری، موضوع
جدیدی است که به لحاظ تئوریکی در چندسالهی اخیر در سطح جهانی مطرح شدهاست. به
تعبیری ساده شاید بتوان سرمایهی فکری را بستهای دانشی متشکل از مجموعه
منابعی نامشهود و پنهان، اصول، فرهنگ، الگوهای رفتاری، قابلیت، شایستگیها،
ساختارها، ارتباطات، پراسس های منجر به دانش، بهحساب آورد. اساس دانش برپایهی
برداشتهای ذهنی استوار است.اما از آنجاییکه منبعی پر
ارزش برای کشورها و سازمانها بهحساب میآید، میزان رشد و توسعهی آن به سرعت
در حال تبدیلشدن به ایندکسی در توسعهیافتگی کشورها است. بدین ترتیب این منبع
نامشهود بهعنوان یکی از ارزشافزاترین منابع شرکتها و سرمایهای کلیدی
در رشد کارآفرینی بیان شدهاست. از اینرو، امروزه ضرورت توسعه و مدیریت
سرمایهی فکری، به یک ضرورت جدی در سطح کلان ملی و در عرصهی تجارت تبدیل شده
است. طوری كه میتواند باعث اقتصادي مبتنی اطلاعات و دانش بود، كه اساس و بنيان
آن بر محور سرمایهی فکری استوار است.پیتر دراکر در - جامعه پساسرمایه
دار - می نویسد که دانش جانشین ابزار، سرمایه، مواد اولیه، و نیروی کار جسمانی در
فعالیت های تجاری خواهد شد. به کلام دیگر، مزیت نسبی یک بنگاه اقتصادی دیگر وابسته
به حجم سرمایه های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات یا امکانات تولیدی بنگاه نخواهد
داشت و ایجاد ارزش در بنگاه ها از طریق دارائی های ناملموس که به آن سرمایه فکریمی
گوئیم حاصل می شود.
خروج این نیروهای ناتو از
افغانستان نگرانی های زیادی را نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی افغانستان ایجاد
کرده است.
این نگرانی ها ریشه در این واقعیت دارد که هم کشورهای غربی و هم
دولت افغانستان در ایجاد ضمانت های لازم سیاسی و اقتصادی برای خودکفایی افغانستان
با شکست مواجه شده اند.
تمرکز بیش از حد غربی ها بر پروژه های کوتاه مدت اقتصادی، رشد
سرسام آور فساد اداری، فقدان یک نگاه استراتژیک و بلند مدت به مسئله توسعه، توجه
ناچیز به ایجاد و تقویت زیرساخت های اقتصادی و افزایش فعالیت های غیر قانونی
اقتصادی مانند قاچاق مواد مخدر، از عواملی هستند که نگرانی ها در مورد اقتصاد
افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی را افزایش می دهد.
کاهش رشد
اقتصادی
اخیرا بانک جهانی در گزارشی از کاهش ۵ تا ۶ درصدی در رشد
اقتصادی افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی خبر داد.
همانطور که می دانیم، قانون اساسی کشور بر
اقتصاد بازار تأکید کرده و در این شیوه، بیشترین فعالیت را بخش خصوصی داشته و دولت
تنها ناظر و کنترول کننده این بخش می باشد.
با این وجود، امید می رفت تا سکتور خصوصی در
ایجاد کار و شغل برای مردم، گام های بسیار مثبتی را در همه بخش ها برداشته، از
یکسو هم وطنان لقمه نانی در کشور شان به دست آورده و از بی کاری خلاص می گشتند و
از سوی دیگر، به سوی اقتصاد تولیدی، گام می نهادیم، اما علی رغم همه این مسائل،
شاهد تغییر چشم گیری در روند زندگی مردم در طول هفت سال گذشته نبودیم.
در حال حاضر بیشترین عرصه تجارت و معاملات
اقتصادی کشور، واردات است، هرچند كه صادرات افغانستان سیر صعودی داشته، اما به
نسبت حجم بسیار بالای واردات، بسیار اندك است.
افغانستان سالانه 6 میلیارد دالر محصولات و تولیدات
دیگر کشورها را وارد و تنها در سال گذشته، بیش از پنج صد میلیون دالر، صادرات
داشته است.
باید خاطرنشان کرد که مهم ترین اقلام صادراتی
افغانستان را میوه تازه و خشک و قالین تشکیل می دهد.
بعد
از میلیاردها دلار کمکهای غیرقابل پیشبینی و فاقد اهداف مشخص، افغانستان نفسنفسزنان
بهحال نزاری افتاده است. از آنجای که همواره مسایل امنیتی بر مسایل اقتصادی کشور
برتری داشته است، در یکدهه گذشته کار کمی برای ایجاد یک اقتصاد پایدار در
افغانستان انجام یافته است.
در
حالیکه جامعهی جهانی کمکهای پیوستهای به افغانستان داشته؛ اما حکومت افغانستان
هنوز از فراهمآوری نیازهای اولیه مردم ناتوان میباشد. برعلاوه، همین اقتصاد
کوچکی که در چندسال گذشته شاهد توسعهی آن بودهایم، بیشتر بر مبنای حضور نظامی
بینالمللی است. رشد عاید داخلی افغانستان بیشتر از کمکهای جهانی مایه میگیرد، و
با فرا رسیدن زمان تعیین شدهی خروج نیروهای خارجی در سال 2014 در کمکهای بینالمللی
کاهش زیادی بهوجود خواهد آمد. از اینرو، با کاهش نیروها و عملیات جنگی بخش زیادی
از عاید اقتصاد کشور ازبین خواهد رفت که این خود میتواند ثبات کشور را با روبهرو
کند.
شايد «نارايان مورتي» فرد ويژهاي
نبود، اما دقيقا برخلاف جريان حركت ميكرد. هنگامي كه تعداد كمي از هنديها احساس
ميكردند، ميتوانند كارآفرين شوند او اينفوسيس را فقط با يك هزار دلار موجودي
بانكي تاسيس كرد. زماني كه هيچ كس باور نداشت هند ميتواند محصولات با تكنولوژي
بالاي جهاني ارائه دهد، او جرات كرد خدمات نرمافزاري را با هدف صادرات توسعه دهد.
در دورهاي كه اداره كردن اخلاقي
يك كسبوكار كم و بيش نامتعارف بود، او شركتي ارزش محور خلق كرد. اين روزها همان
گونه كه خشم عمومي عليه فساد حاكم در هند به جوش ميآيد، اينفوسيس با يك نقطه عطف
مواجه ميشود: كنارهگيري مورتي از رياست هياتمديره. در اين مصاحبه ويراسته،
مورتي در مورد دوران خدمتش تعمق ميكند و توضيح ميدهد كه در شركتهاي خواهان
موفقيت مالي و خوشكرداري، رهبران بايد نشان دهند ارزشها در هر دوره زماني و براي
همه كارمندان مهم هستند...
نخستین انقلاب صنعتی، اواخر قرن 18
میلادی در بریتانیا و با مکانیزه کردن صنعت نساجی آغاز شد. کارهایی که تا پیش از
آن به دست کارگران و در صدها کلبه متعلق به بافندگان انجام میشد، در یک جا جمع و
به کارخانه نخریسی منتقل شد.
چنین بود که کارخانه نخ ریسی پا به عرصه
حیات نهاد. دومین انقلاب صنعتی در اوایل قرن بیستم رخ داد، وقتی که هنری فورد
نظارت بر مونتاژ متحرک را بر عهده گرفت و طلایهدار تولید انبوه شد.
دو انقلاب صنعتی نخست، مردم را ثروتمندتر
و متمدنتر ساخت. اکنون اما سومین انقلاب صنعتی در شرف وقوع است. تولید در مسیر
دیجیتالی شدن گام مینهد. همانطور که در گزارش ویژه این هفته نشریه اکونومیست هم
آمده است، این انقلاب نه تنها میتواند موجب تحول کسب و کارها شود، بلکه تبعات
جانبی فراوان دیگری هم در پی دارد...